برنامه ریزی یکی از نقاط ثقل تحول در ساخت حکمرانی است. از سویی خلأ برنامه ریزی مبتنی بر زیست بوم ایرانی اسلامی و نیز گفتمان انقلاب اسلامی، در ساحات مختلف به ویژه نیل به الگوی برنامهریزی در ساحت اجتماعی را به یکی از مهمترین نیازهای حکمرانی امروز تبدیل نموده است. در شرایطی که در پس از چند دهه گذشت از پیروزی انقلاب اسلامی، همواره ردپای الگوهای برنامه ریزی مبتنی بر توسعه در جای جای حکمرانی مشاهده می شود، پرداخت به این مقوله ضرورتی دو چندان پیدا می نماید. بنابراین ذیل گفتمان انقلاب اسلامی و بر اساس اصل جمهوریت و حکمرانی مردمی و میدانداری مردم و گروههای مردمی در عرصههای مختلف، نیاز به گسترش این ادبیات بیش از پیش احساس میشود.
در پاسخ به این چالش اساسی، تلاش هایی به منظور تولید و ترویج الگوی تحول و برنامهریزی اجتماعی متناسب با ادبیات انقلاب اسلامی و فرهنگ ایران اسلامی شروع شد. «اندیشکده شرح» با دغدغه طراحی الگوی برنامهریزی اجتماعی، از سال های قبل تلاش هایی را به پشتوانه مطالعات مبنایی و نیز مطالعات تطبیقی نظری و میدانی الگوهای مختلف برنامهریزی اجتماعی آغاز نموده و سرانجام به الگوی نهایی پیشنهادی خود در این زمینه رسید.
پیشرفت، تعالی و تحول جامعه به معنای حرکت از وضعیت مسئلهمند موجود به سوی وضعیت ایدهآل مطلوب است. برای تحقق این حرکت، نیاز به شناخت تمام مولفههای این معادله است: وضعیت ایدهآل جامعه چگونه است؟ وضعیت موجود جامعه چگونه است؟ فرایند تحلیل و تحول جامعه چگونه است؟ مبنا، معنا و جایگاه مسئله اجتماعی چگونه است؟
در این نوشتار، به دنبال تبیین و توضیح چیستی، چرایی و چگونگی «الگوی شبکهای تعالی تمدنی با تحلیل راهبردی مسئلهمحور و اولویتسنج» و به اختصار «الگوی راهبردی برنامه ریزی اجتماعی» به عنوان ایدهای پیشنهادی برای پاسخ به پرسشهای مذکور مبنی بر چگونگی شناخت و تغییر جامعه موجود به سمت جامعه مطلوب هستیم.
الگوی راهبردی برنامه ریزی اجتماعی، نه صرفا یک تکنیک تحقیقی یا روش پژوهشی بلکه الگوی نظری_کاربردی برای حرکت شبکهای، فرآیندی و چرخشی میان مبنا تا میدان برای تحلیل علمی و تحول عملی ساحت معرفتی و عرصه اجتماعی است. این الگو، پیشنهادی است برای طراحی و تنظیم هر گونه تحلیل و تحول پدیدهها، وضعیتها و مسائل خرد تا کلان اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و … .
در واقع از این الگو میتوان برای طراحی مدل تحول یک فرد یا خانواده و حل مسائل آن، ساماندهی یک تحول تشکیلاتی و سازمانی، برنامهریزی تحول یک محله یا شهر، تحول اجتماعی یک جامعه، تحول حکمرانی یک کشور و… استفاده کرد. البته در این نوشتار تحول اجتماعی به معنای عام، یعنی هویت جمعی از خانواده تا جامعه بیش از دیگر ابعاد و عرصهها مد نظر و محل تمرکز است. بنابراین الگوی مد نظر ایدهای پیشنهادی برای جامعهشناسی و جامعهسازی اسلامی با تمرکز بر تحول و حل مسائل اجتماعی میباشد.
برای طراحی و تدوین الگوی پیشنهادی تلاش شده عناصر بنیادین آن از سرچشمه مکتب اسلام انقلابی و جریان انقلاب اسلامی اخذ و اقتباس شده و در طول راه و گام به گام، با انتخابهایی تعیینکننده، مسیر متمایز آن با سایر ایدهها و الگوها را مشخص شود. بدیهی است «تغییرخواهی» فصل مشترک این ایده و ایدههای رقیب در این عرصه بوده و جریانات و نظرات مخالف هر نحو و حدی از تغییر، از ابتدای مسیر، خارج از میدان رقابت به نظر میرسند.
در این میان معتقدان به عدم امکان تغییر از یک سو و مدعیان عدم مسئولیت علم در جهت تدارک فرآیند تغییر و اکتفا به صرف «تفسیر» از سوی دیگر، خارج از بحث به نظر میرسند. البته در طول مسیر مشخص خواهد شد که هیچ ایده و عمل و انسان و جریانی نمیتواند خود را از عرصه وسیع تغییر و تحولات قطعی هستی اجتماعی بر حذر داشته و مخالفان این مدعا، از جمله دو طیف مذکور نیز، خواه ناخواه در این میدان متحول سهیم و مؤثر بوده اما یا از اذعان به این واقعیت پرهیز داشته و یا از اشراف بر این حقیقت محروم هستند.
این الگو شامل سه بخش کلی چیستی، چرایی و چگونگی است که بخش اول آن مشتمل بر مواردی چون اصول مبنایی الگو، نسبت الگوی پیشنهادی با سایر الگوها، عناصر و چرخه الگوی پیشنهادی، و در نهایت مدل ارتباطی عناصر الگوی پیشنهادی می باشد.
اصول مبنایی الگوی راهبردی برنامه ریزی اجتماعی
ساختار ====> الگوی نظام مند
نگرش ====> شبکهای
رسالت====> تعالی تمدنی
رویکرد نظری ====> تحلیل راهبردی
رویکرد عملی ====> تحول انقللابی
عاملیت ====> جامعه به ویژه مستضعفان
محوریت ====> مسئله؛ فاصله آرمان و واقعیت
ضرورت ====> اولویت سنجی معیارمند